هر چند که خیلی ها چیز زیادی در مورد او نمیدانستند
ولی
او بود و اسرار کم و بیش نهان دلش...
او بود و گذشته پرپیچ و خمش...
شال ابریشمی اش و حکایت چشمان آبی رنگ دریایی اش...
بازی سرنوشت را هرگز نمیشود پیش گویی کرد و
اتفاقهای زندگی را نمیشود مطابق دل نوشت.
با سر راه قرار گرفتن افرادی که پازلهای ناقص را تکمیل کردند،
سرگذشت او سوار بر امواج خیال، داستانی شد
که
باورش به دور از ذهن است...
داستان یک بازمانده از کشتار ارامنه
توسط دولت عثمان
در سالهای 1915-1923 میلادی.
"مشتی خاک" به یاد او و تقدیم به روح او...
"مشتی خاک" اثری از « شبنم اقبالی»
برای تهیه این کتاب به Pannal مراجعه کنید.