از اینکه روزی گم شوم، هراس دارم...
گم شوم و ندانم کدام خیابان را باید رفت
گم شوم و ندانم، ته کدام کوچه، کدام خانه...
خانه ای که درب چوبی قدیمی دارد و یا آپارتمان نو ساز محله...
هراسم از این است که صاحبخانه، نشناسدم...
و یا شاید آدرس درست است، خانه درست است، آدم... ش... عوض... ی...
هراس دارم که گم شوم و وارد خانه ای شوم که آدمش ناشناس است...
یعنی شناس است ها... ولی ناشناس... غریبه...
از اینکه روزی گم شوم، هراس دارم...
هراس رسیدن به ته کوچه بن بست...
آدرسی که در دست دارم، آخرش بن بست نیست...
انسانهایی که مقصدشان مشخص، خیابانشان مشخص و حتی کوچه شان
به بن بست نمیرسند...
هراسم از گم شدن در خیابانهای بی اسم و رسم نیست...
هراسم از گم شدن در بین انسانهای بی اسم و رسم است...
بین آنها گم شوی، هرگز به مقصد نمیرسی...
هراسم از به مقصد نرسیدن است...
قلم از: شائق
عکس از : بهمن
عکس از : بهمن
هراس شما به جا هست.
پاسخحذفانسانهای بی اسم و رسم که سر راهمون قرار گرفتن، هزینه سنگین رو دستمون گذاشتن.
پاسخحذفتعريفتون از نوع خاصی از هراس بسياااااار آشناست و شما به زیبایی بیان کردید ولی تجربه سالها به ما می آموزد مسیر یکطرفه ای بسازیم برای آشنایانی که غریبه میشوند
پاسخحذفودر تائید نوشته هاتون : جایی خوندم که نوشته بود همیشه برای خودتون خط هایی داشته باشید زیر اسم بعضی ها،روی اسم بعضی ها و دور اسم بعضی ها
پاسخحذف
پاسخحذفرفیقان دوستان ده ها گروهند که هر یک در مسیر امتحانند
گروهی صورتک بر چهره دارند به ظاهر دوست اما دشمنانند
گروهی وقت حاجت خاکبوسند ولی هنگام خدمت ها نهانند
گروهی خیر و شر در فعلشان نیست نه زحمت بخش و نه راحت رسانند
گروهی دیده ناپاکند هشدار نگاه خود به هر سو می دوانند
بر این بی عصمتان ننگ جهان باد که چون خوکند و بل بدتر از آنند
ولی یاران همدل از سر لطف به هر حالت که باشد مهربانند
رفیقان را درون جان نگهدار که آنها پر بها تر از جهانند
فریدون مشیری
امان از آدمايي كه فكر ميكنند "راه" را پيدا كرده اند ولى افسوس در بى راهه قدم گذاشته اند...
پاسخحذفو انسانهای بی تفاوت هم، آدرس غلط میدهند.
پاسخحذفهراس از آن دارم كه جايى برسم كه كسى نتواند پيدايم كند
پاسخحذف